به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، رسانه های اپوزیسیون آنقدر دروغ های بزرگ می گویند که کسی جرأت اعتماد نکردن به آنها را نداشته باشد: دانستن حق مردم است... جریان آزاد اطلاع رسانی... خبرهای سانسور نشده و مبارزه برای آزادی ایرانیان از اسارتی که جهوری اسلامی عامل آن است...با ما به روز باشید... اما در عمل چیز دیگری مشخص می گردد. این همه ادعاهای بزرگ و توخالی برای اداره کشوری 80 میلیونی توسط یک هیئت تحریریه حدود80 نفره که حتی از اداره مسالمت آمیز مجموعه خود نیز عاجزند، طنز تلخی است که باید به جای خندیدن بر آن گریست.
اینان
مدعی تلاش برای احقاق حقوق زنانند و دفاع از زنان را شعار خویش قرار می
دهند، در حالیکه یکی از بزرگترین مدافعانشان با ادعای آزادی های یواشکی،
مورد تجاوزی غیرِ یواشکی در ملأ عام قرار می گیرد و حتی نمی تواند از حق
خویش در مقابل چشمان فرزندش دفاع نماید تا این فرزند شاهد انجام عمل منافی
عفت با مادری که زنجیر پاره کرده بود باشد. آنگاه به جای باز ستاندن حق
خویش از متجاوزین، به لابی بی بی سی با پلیس لندن می پردازد تا قضیه افشا
نشده و سانسور شود! به همین سادگی!
قضیه اما بیش از
اینها پیچیده است. تجاوز و مورد تجاوز واقع شدن، بخشی جدایی ناپذیر از هویت
اینان است و امروز رادیو دیروز سندی در اختیار دارد که بر ناحق بودن
دشمنان نظام صحّه می گذارد. سندی از افشاگری های کارمند جدا شده ی دیگری از
رادیو فردا که البته اولین کارمند منفک شده نیست و آخرین نیز نخواهد بود.
حداقل
تعداد کارمندان اخراجی و جدا شده از رادیو فردا که برای رادیو دیروز مشخص
گردیده قابل توجه و معنادار است. آری اینان اساس فعالیتشان بر تجاوز و تعدی
و دروغ و حیات انگلی و ارتزاق با دلارهای نجس آمریکایی است که باید با
کشتن کودکان افغان و پاکستانی و عراقی و سوری و فلسطینی جمع آوری شود. گاهی
در خلیج عدن دزدی دریایی بکنند تا رادیو فردا تأمین مالی شود و گاهی
کشورها را به بهانه نقض تحریم ایران جریمه های چند ده هزار دلاری کنند! و
خلاصه از هر راه کثیفی که ممکن است برای خیانت رادیو فرداییها و رسانه های
همسو دزدی کنند از بشریت.
متاسفانه این نوع پول، راه مصرفی غیر از روندی که انتظار می رود در رادیو فردا پیاده شود ندارد و نامه زیر به بیان گوشه ای از این خباثت ها و خیانتها می پردازد. یکی از کارمندان رادیو فردا اخیرا نامه ای خطاب به مدیر این رادیو نوشته که مطالعه آن بر شناخته شدن هویت رادیو فردا کمک شایانی می کند:
فشار، زورگوئی، فساد،
رفتارهای نامناسب با زیردستان در رادیو بیداد میکند و سردمدار مستوفی معروف
به مشنگ است که با همکاری و کمک رئیس مستقیم خودش به نام ماردو انجام
میدهد. کسی جلودار اینها نیست و تازه خود مستوفی به خاطر ناخنک زدن به یک
خانوم همکار پرونده دارد ولی با برنامه ریزی و اخراج خانوم مربوطه پرونده
را ماست مالی کرد .
وضع رادیو بسیار خراب است و رفتار دیکتاتور
مابانه مستوفی و ماردو سوقوم ادامه دارد. در مقابل اعتراض شماری از
کارکنان که شکایت زیر را با اسم مستعار برای همه کارکنان رادیو فردا و
مدیریت رادیو آزادی فرستادند مستوفی با دهن کجی به همه کارکنان هشدار داده
است که راه و روش او تغییر نخواهد کرد و همینه که هست. کارکنان مفلوک هم که
راه پس و پیش ندارند و به جز این کار راهی برای امرار معاش ندارند و حتی
اقامتشان در جمهوری چک بدون این کار امکان پذیر نیست نمیتوانند واکنش در
مقابل دهن کجی های مدیران نشان دهند و فقط یک راه دارند اطاعت از دستورات و
تهیه برنامه های سفارشی .
اصل نامه:
آقای مستوفی ! بعد از
مدتها تصمیم گرفتم سکوت را بشکنم و درد دل شمار زیادی از همکا ران رادیو را
به صورت مکتوب برایتان ارسال کنم تا شاید تغییری در خط مشی تان حاصل شود و
اگر نشد در مرحله بعدی این نامه را به زبان انگلیسی برای بی بی جی و کنگره
ارسال خواهم کرد تا آنها به این موضوع رسیدگی کنند. آقای مستوفی تبعیض در
رادیو فردا بیداد میکند و شما بیطرفانه و حرفه ای با همکارانتان و کارتان
برخورد نمیکنید این تبعیض در همه زمینه ها عیان است :
نوشتن
برنامه هفتگی و تعیین شیفت ها، دادن مرخصی، استخدام و اخراج و هر چه که
بتوانید فکرش را بکنید. آقای مستوفی اگر یک کمیته تحقیق مستقل به رادیو
بیاید و جدول هفتگی سال های اخیر را بررسی کند آیا میتوانید توضیح بدهید که
چگونه است که بعضی از افراد همیشه در شیفت مورد علاقه شان کار میکنند و
برخی دیگر به زور از یک شیفت به شیفت دیگر فرستاده میشوند؟
آن چرخشی که باید در شیفت ها رعایت شود و در قرارداد استخدامی همه آمده، چند درصد انجام میشود؟ چرا برخی از این چرخش مصون هستند؟ فراهم کردن گواهی پزشکی و تمارض که کار دشواری نیست، همه ما میتوانیم به راحتی برایتان گواهی بیاوریم. آیا میتوانید توضیح بدهید که ادیتورهای رادیو را چگونه مشخص میکنید؟
شما که همیشه میفرمایید تسلط به زبان انگلیسی و اخبار
ایران و جهان معیار تعیین ادیتور است چرا در مورد همه ادیتورها این معیارها
رعایت نمیشود؟ آیا اگر از همه ادیتورها یک آزمون زبان گرفته شود همه آنها
در این تست قبول میشوند؟ آیا ادیتوری که مسئول ادیت خبر و گزارش است خودش
نباید در تهیه خبر و گزارش از دیگران ماهرتر باشد؟
آیا اگر
آزمون خبرنویسی و گزارش نویسی از ادیتورهای تعیین شده توسط شما گرفته شود
همه آنها در آن قبول میشوند؟ آیا افراد لایق تری در رادیو برای ادیتور شدن
وجود ندارند ؟
آقای مستوفی ! اگر یک کمیته تحقیق مستقل از طرف
"بی بی جی" یا کنگره بررسی کند ببیند اعضای رادیو در چند سال گذشته چند
دقیقه برنامه مفید و به درد بخور تولید کرده اند، میزان تولیدشان به یک
اندازه خواهد بود یا اینکه برخی تولیدشان دهها و صدها برابر از دیگران
بیشتر است ؟
این تبعیض چطور قابل توجیه است؟ شما خودتان در
سالهای اخیر چند دقیقه برنامه تولید کرده اید؟ آقای مستوفی اگر یک کمیته
تحقیق مستقل بررسی کند به این نتیجه میرسد که شما با درخواست های استخدام
عادلانه برخورد نمیکنید. آیا شما بهترین افراد را انتخاب میکنید یا همچون
روسای پیشین فاکتورهایی هم چون رفاقتهای قدیمی و یا سفارش این و آن را
معیار قرار میدهید.
آقای مستوفی ! آیا اگر یک کمیته تحقیق
مستقل گزارشهای خبرنگاران آزاد را بررسی کند به این نتیجه میرسد که همه
گزارش ها از استانداردهای بالایی برخوردار بوده اند و رادیو فردا با وجود
کمبود بودجه، برای بالا بردن کیفیت محتوا باید این گزارشها را میخریده و
پخش میکرده؟ یا به این نتیجه میرسد که هشتاد نود درصد گزارشها آبکی بوده
اند و یا اعضای تحریریه خودشان میتوانستند آن را تهیه کنند و دلیل خرید
آنها معیارهایی غیر از معیارهای حرفه ای ( مثل دوستی و رفاقت ) بوده؟
آقای
مستوفی اگر یک کمیته تحقیق مستقل بررسی کند تعجب نمیکند که چگونه است که
در مناسبتهای ویژه مانند نوروز فقط افراد خاصی که روابط خوبی با شما دارند
میتوانند مرخصی بگیرند و افراد دیگر نمیتوانند؟ آیا تعجب نمیکند که چرا
طول مرخصیها با هم برابر نیست؟ چطور است بعضی می توانند ماهها مرخصی
بگیرن؟ آقای مستوفی فراموش نکنید که شما هم یکی از اعضای همین تحریریه
بودید و بواسطه اعتراضات همین اعضا به این جایگاه رسیدید. از گذشته درس
بگیرید و دست از تبعیض و و بی عدالتی پرونده سازی بردارید . برای شما هم
پرونده ساختن زیاد سخت نیست. از قبل هم که یک پرونده "سکشوال هرسمنت"
دارید.
به این فکر کنید که شاید روزی دوباره مجبور شوید به جای قبلی تان برگردید و و گزارش و پکیج درست کنید البته اگر درست کنید. دلتان را به جایزه های که در یک روز میان برای به رادیو ارمغان می آورید خوش نکنید. این جایزه ها اگر اعتباری داشتند به معتبرترین رسانه ها، روزنامه نگاران و کمدین های دنیا داده می شد نه به من و شما. به امید حاکم شدن عقلانیت و عدالت وفکر میکنم به نفع شما نیست که ماجرای ارسال این نامه را به مقامات بالاتر بگویید چون در این صورت مجبورید خودتان محتوای آن را برای روسا ترجمه کنید. البته اگر موافق نیستید میتوانید تلاش کنید. گود لاک."
منبع: رادیو دیروز