خبر وحشتناک چند روز پیش این بود

خبر وحشتناک چند روز پیش این بود: «پس از رژه‌ی شرم‌آور همجنس گرایان در کانادا، عکسی از یک زوج همجنسگرا در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است که در آن، دو مرد کانادایی به نام‌های "بی‌جی بارون" و "فرانک نلسون"، "میلو"ی کوچک را برای اولین بار بغل و لمس می‌کنند. میلو از طریق "رحم جایگزین" متولد شده است.

گروه بین الملل، خبر وحشتناک چند روز پیش این بود: «پس از رژه‌ی شرم‌آور همجنس گرایان در کانادا، عکسی از یک زوج همجنسگرا در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است که در آن، دو مرد کانادایی به نام‌های "بی‌جی بارون" و "فرانک نلسون"، "میلو"ی کوچک را برای اولین بار بغل و لمس می‌کنند. میلو از طریق "رحم جایگزین" متولد شده است.

به گزارشخبرکشون به نقل تز بولتن: آنها قصد دارند تا مراحل زندگی این کودک بی‌گناه را در وبلاگی بازتاب دهند. این نخستین بار نیست که خبر مربوط به همجنس گرایان کانادایی در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب داده می‌شود. گرایش‌های جنسی نامتعارف در کشورهای غربی سبب شده است که مراجع دینی مسیحی نیز از این امر ابراز نگرانی کنند.»

در یونان باستان رسمی وجود داشت که هرچند بسیار زشت بود اما مبتنی بر واقعیتی بود که بزرگان آن دولت-شهر به آن وقوف داشتند. آنها برای اینکه بتوانند لشکر قدرتمندی تشکیل دهند، فرزندان حرام‌زاده‌ را از دوران شیرخوارگی در یک محیط کاملا وحشی پرورش داده تا در بیست سال آینده، آن کودک حرام‌زاده‌ی بزرگ شده در یک محیط وحشی، تبدیل به جنگنده‌ای شود که به چیزی جز مبارزه فکر نمی‌کند. و آن حقیقتی که در این میان وجود داشت آن بود که بزرگان یونان می‌دانستند اگر قرار است کسی تنها به وحشی‌گری روی بیاورد باید ذاتا برخلاف فطرت انسانی ساخته شده باشد و مگر حرام‌زادگی همین‌گونه نیست؟
هرچند تاریخ رفتارهای خلاف انسانیت در غرب، به دوران باستان برمی‌گردد اما این رفتارها هیچ وقت در تاریخ غرب مدفون نشد و در هر بازه‌ی زمانی به شکل خاص خودش درآمد. در دوران قرون وسطی این وحشی‌گری با پذیرفتن رنگ دین از سوی کلیسا اعمال می‌شد و پیش از این گزارشی درباره‌ی شکنجه‌های قرون وسطی را به سمع و نظرتان رساندیم.
اما با رنسانس، این وحشی‌گری و تلاش برای مبارزه با فطرت انسانی نه تنها به گور نرفت که دوباره زایش یافت. همجنس‌بازی که همیشه وجود داشته، هر روز در غرب رنگ قوی‌تری پیدا می‌کند تا اینکه رسما ازدواج همجنس‌بازان قانونی می‌شود. گویا فساد جنسی زن و مرد دیگر نمی‌توانست روح کثیف غرب وحشی را سیراب کند و برای ایجاد وحشی‌ترین لشکر نظامی تاریخ باید راه دیگری برگزیده می‌شد.
تجاوز مرد به زن و تولد بچه‌ی زنا زاده جواب نداد، تجاوز زن به مرد آن مرد را آنقدری که نیاز بود وحشی نکرد، تجاوز انسان به حیوان هم کاری پیش نبرد، تجاوز حیوان به انسان ... انگار وحشی‌ترین لشکر غرب نیاز به محرکی دارد که اوج تقابل با فطرت انسانی باشد. آخرین ورژن این تقابل فعلا تولد یک بچه از درون رابطه‌ی همجنس‌گرایی‌ست.
واقعا این بچه کدام جنایت نکرده را می‌خواهد انجام دهد؟ کدام حریم دیگر در این دنیا باقی مانده که غرب وحشی هنوز آنرا ندریده است؟ آیا این بدتر از حرام‌زادگان همان‌هایی هستند که قرار است در آخرالزمان لشگر دجال را پر کنند؟ باید بپذیریم که در جامعه‌ی غربی تعداد افراد متخلق به اخلاق انسانی و مسیحی کم نیست. آیا نمی‌شود آنها را آگاه کرد تا علیه این طغیان نفس انسانی بپاخیزند؟ اگر دست روی دست بگذاریم، باید بپذیریم که فرزندان ما در سده‌ی آینده مجبورند در جامعه‌ی جهانی کنار آنهایی زندگی کنند که اکثرا حرام‌زاده و یا محصول همجنس‌گرایی هستند. آیا صدور انقلاب فکری برای این معضل ندارد؟ متولی صدور انقلاب کیست؟